هزینه ی کپی کردن: ذکر صلوات جهت سلامتی امام عصر (عج)
جوک های بسیار خنده دار 1396
سری اول جوگ های اختصاصی لگیت دانلود
جوک شماره1
یه مرده پاش لنگ بوده و همش میلنگیده... یه روز با کشتی میره مسافرت وقتی برمیگرده دوستاش بهش میگن چی شد خوش گذشت؟
یارو میگه: نه بابا کجا خوش گذشت همش دلهره و اظطراب داشتم, داشتم از ترس میمردم دیگه نمیخوام با کشتی برم مسافرت دریایی
دوستاش میگن: چرا؟
یارو میگه: آخه هی هرچی میشد داد میزدن به همدیگه میگفتن اون لنگرو بندزاید تو آب
جوک شماره 2
یه پیر مرده میره چایخونه و از صبح میشینه همش چایی سفارش میده و میخوره تا این که میشه 40 تا استکان چایی...
طرف که صاحب اونجا بوده به پیرمرده میگه آقا بسه دیگه چقدر چایی میخوری خسته نشدی؟
پیر مرده میگه: ای گفتی چرا اتفاقا خیلی خسته شدم حالا دستت درد نکنه برو یه استکان چایی بیار بخورم خستگیم در بره
بقیه ی جوکها در ادامه ی این مطلب...
جوک شماره 3
یه نفر داشته دنبال جاي پارك مي گشته اما پيدا نمي كرد! در همون حال گشتن به خدا ميگه: خداي مهربونم اگه بشه الان يه جاي پارك برام پيدا كنيا من نماز مي خونم، روزه مي گيرم كه يه دفعه يه جاي پارك مي بينه و به خدا مي گه! نه خدا جون نمي خواد خودم یکی پيدا كردم
جوک شماره 4
یه مرده میره سر کار یادش میره گوشیشو با خودش ببره... بعد توی خونه زنش میره گوشیه شوهرشو برمیداره فضولی کنه میره توی مخاطبینش میبینه شوهرش شماره ی زنه رو با نام "نکبت شماره 2" ذخیره کرده... فکر میکنید زنه اون لحظه چه فکری میکرده عصبانی بوده؟
نه داشته به این فکر میکرده که اگه من نکبت شماره 2 هستم پس نکبت شماره 1 کیه؟ نکنه شوهرم سرم هوو آورده
جوک شماره 5
یه حیف نون میگن توی کجا کار میکنی؟ حیف نون یکم فکر میکنه میگه توی N.M.A کار میکنم
بهش میگن این یعنی چی منظورت از این حروف مخفف اینه که توی نیروگاه مرکزی اتمی کار میکنی الان؟
حیف نون میگه نه بابا توی نونوایی میرزا افغانی کار میکنم
جوک شماره 6
دختره اومد تاکسی بگیره توی دستشم یه بسته چیپس بودر داشت میخورد
گفت اقا ستار خان میخوره!؟
یارو یه دید زد بعدش
گفت خانوم چرا ستار خان, بیا بالا اون چیپسو بده خودم میخورم
دختره بهش برمیخوره میره به تاکسی بعدی میگه
اقا ببخشید ستار خان میرید؟
یارو هم میگه.معلومه میرید اگه نمیرید که میترکید…
با خودش میگه ایندفعه ی چی میگم نتونن چیزی بگن!!!
تاکسی بعدی میادمیگه: اقا ســــــــتـــــارخــــــــــــاااااان!!!!!
راننده میگه: نه خانم من اکبرم
دختره دیگه کفرش دراومد به تاکسی بعدی گفت:اقا میخوام برم ستارخان !!!!!
تاکسیه میگه: کارخوبی میکنی, برو مشکلی نداره
جوک شماره 7
حیف نون میره پیش دکتر میگه آقای دکتر به دادم برس زنم داره میمیره آپاندیس داره کمککککک
دکتره میگه: آقای حیف نون زنتو که دوهفته ی قبل آوردی اینجا آپاندیسشو عمل کردیم مگه میشه یه آدم دوتا آپاندیس داشته باشه؟
حیف نون: نه آقای دکتر اما میشه یه مرد چندتا زن داشته باشه!
جوک شماره 8
یارو پس از گذشت یک ماه از نامزدیش، برمیداره یک کارتون آیفون 7 به عنوان کادو برای آرایشگاهی که نامزدش رو آرایش کرده بود میفرسته....
آرایشگره خیلی خوشحال میشه و میره جعبه ی گوشیه آیفون 7 رو باز می کنه میبینه توش یه نوکیای ساده هست.
روش نوشته اکنون احساسم رو درک کن!